راهى به سوى حقيقت مناظره بین شیعه وسنی در مقابل پادشاه پست دوازده

ساخت وبلاگ

امکانات وب

بر روی این بنر کلیک کنید تا به وب اصلی وارد شوید

عظمت شیعه واهل بیت در اسلام وقرآنhossein

//پرچم ایران//-->-->-->-->-->-->// غیبت امام زمان از سال 260 هجری قمری ساعت 5صبح تا امروز محاسبه سال شمسی است
-->-->-->
log-->-->-->-->
//حدیث تصادفی
-->-->-->
// کپی-->-->--> // زیارت عاشورا
زیارت عاشورا // //هدایت-->-->-->-->-->-->// کد زیارت-->-->-->-->-->-->پخش زنده حرم///
Share/Bookmark-->-->-->-->-->-->// این قسمت دارای چند روزه است باکلیک به روزه بعد بروید //visitors by country counter
flag counter

 علوى: ابوبكر بعد از اينكه با ايجاد ترس و وحشت و استفاده از شمشير و زور و تهديد، از مردم براى خود بيعت گرفت، افرادى مثل عمر، قنفذ، خالد بن وليد، ابوعبيده جراح و گروه ديگرى از منافقان را به در خانه على و فاطمه(عليهما السلام) فرستاد; عمر مقدارى هيزم جلو درِ خانه فاطمه جمع كرد (همان خانه اى كه رسول خدا، بارها جلو درِ آن توقف مى كرد و مى فرمود: «السلام عليكم يا أهل بيت النبوة; سلام بر شما اى اهل بيت پيامبر». و هيچ گاه داخل آن نمى شد مگر بعد از آنكه اجازه مى گرفت) آنگاه درِ خانه را به آتش كشيد. وقتى فاطمه پشت در آمد تا عمر و همراهانش را برگرداند، عمر، ضربه اى به در زد و آن چنان فاطمه را بين در و ديوار فشار داد كه فرزندش سقط شد و ميخ در به سينه اش فرو رفت. پس فاطمه فرياد برآورد: اى پدر! اى رسول خدا! ببين بعد از تو از طرف فرزند خطاب (عمر) و ابى قحافه (ابوبكر) چه بر سر ما آمد! در اين موقع عمر رو به اطرافيان خود كرد و دستور داد: فاطمه را بزنيد! پس تازيانه ها بر دردانه رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)و پاره تنش فرود آمد به حدّى كه بدنش مجروح شد.

اين فشار سخت و ضربات تلخ، بدن فاطمه را درهم شكست. او بيمار گشت و حزن و اندوه بر هستى اش فرو رفت و كمى پس از وفات پدرش، زندگى را بدرود گفت. پس فاطمه شهيدِ خاندان نبوت است و به سبب ستم عمر بن خطاب، به شهادت رسيده است!

ملك شاه از وزير پرسيد: آيا سخنان علوى صحيح است؟

وزير: آرى، سخنان علوى را در كتابهاى تاريخ ديده ام.

علوى: اينها دليل نفرت شيعه از ابوبكر و عمر است.

وى اضافه كرد: شاهد اين جنايت ابوبكر و عمر، اين است كه مورخان آورده اند كه فاطمه از دنيا رفت و در آن هنگام، بر ابوبكر و عمر غضبناك بود و پيامبر در احاديث متعددى فرموده است: «إنّ الله يرضى لرضا فاطمة ويغضب لغضبها; خداوند از رضايت فاطمه خشنود و از غضب او غضبناك مى شود». و شما اى پادشاه! نيك مى دانى كه سرنوشت كسى كه خداوند بر او خشم گيرد، چه خواهد بود.

ملك شاه رو به وزيركرد وگفت: آيا اين حديث صحيح است؟ آيا درست است كه فاطمه در حالى از دنيا رفت كه بر ابوبكر و عمر خشمناك بود؟

وزير: آرى، اين مطلب را محدثان و مورخان گفته اند.

علوى شاهد ديگرى براى سخنانش آورد و گفت: اى پادشاه، مطلب ديگرى كه درستى سخنم را براى تو ثابت مى نمايد اين است كه فاطمه به على بن ابى طالب(عليه السلام) وصيت كرد كه ابوبكر، عمر و ديگر افرادى كه در حق او ظلم نمودند، در تشييع جنازه اش شركت نكنند و بر او نماز نگزارند و همچنين وصيت كرد كه على، قبر او را مخفى نمايد تا بر سر قبرش هم حاضر نشوند. على(عليه السلام) هم به وصاياى او عمل نمود.

ملك شاه كه از شنيدن اين وصيت به تعجب فرو رفته بود، گفت: مطلب غريبى است! آيا على و فاطمه(عليهما السلام) اينگونه عمل نمودند؟!

وزير: مورخان اين گونه آورده اند.

علوى گوشه ديگرى از رفتار ناشايست ابوبكر و عمررا مطرح كرد و گفت: ابوبكر و عمر، ظلم و اذيت ديگرى هم در حق فاطمه نمودند.

عباسى پرسيد: چه اذيتى؟

علوى: آنها «فدك» را كه ملك فاطمه بود، غصب نمودند.

عباسى: چه دليلى بر غصب فدك توسط آنها وجود دارد؟

علوى: در كتب تاريخ آمده كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فدك(62) را به فاطمه بخشيد. در زمان پيامبر، فدك در اختيار فاطمه بود و چون پيامبر وفات يافت، ابوبكر و عمر مأمورانى فرستادند و كارگران فاطمه را با زور و شمشير از آنجا بيرون كردند. فاطمه به ابوبكر و عمر اعتراض كرد و با آنها به محاجّه پرداخت، اما آنها به سخن وى گوش ندادند و او را به خشم آوردند و از رسيدن او به حقش جلوگيرى كردند. از همين رو، ديگر فاطمه با آنها صحبت نكرد تا اينكه با ناراحتى از آنها از دنيا رفت.

عباسى: ولى عمر بن عبد العزيز در ايام خلافت خود، فدك را به فرزندان فاطمه برگرداند.

علوى: چه فايده اى دارد؟ اگر كسى خانه تو را غصب و تو را آواره نمايد، سپس شخصى ديگر بعد از مرگ تو بيايد و خانه ات را به فرزندانت برگرداند، آيا گناه غاصب را برطرف مى كند؟

ملك شاه: از صحبت شما دو نفر (عباسى و علوى) چنين برمى آيد كه هر دو قبول داريد كه ابوبكر و عمر فدك را غصب نمودند.

عباسى: آرى، تاريخ نويسان چنين گفته اند.

ملك شاه پرسيد: چرا آنها چنين كارى كردند؟

علوى در پاسخش گفت: زيرا آنها خلافت را غصب كرده بودند و مى دانستند كه اگر فدك در دست فاطمه باقى بماند او درآمد زياد آن را (كه بنا به گفته بعضى تواريخ به يكصد و بيست هزار دينار طلا مى رسيد) در بين مردم تقسيم مى نمايد و در اين صورت، مردم دور على(عليه السلام) جمع مى شوند و اين چيزى بود كه ابوبكر و عمر از آن وحشت داشتند.

ملك شاه: اگر اين سخنان درست باشد، كارآنها عجيب است! واگر خلافت آن سه نفر باطل باشد، چه كسى جانشين پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) خواهد بود؟

ادامه دارد پست بعدی

58) نهاية العقول، فخر رازى، ص 104; مستدرك حاكم، ج 3، ص 32; تاريخ بغداد، ج 3، ص 19; تلخيص مستدرك، ج 3، ص 32،; ارجح المطالب، ص 481; ينابيع المودّة، ج 1، ص 412 (با تفاوت در عبارت).

59) ابوالفداء در تاريخ خود، ج 1، ص 158; طبرى در تاريخش، ج 3، ص 241; ابن اثير در تاريخ خود، ج 3، ص 149; ابن عساكر در تاريخ خود، ج 5، ص 105; ابن كثير در تاريخش، ج 6، ص 321.

60) كتاب سقيفه، ابى بكر جوهرى; الامامة والسياسة، ابن قتيبة; شرح ابن ابى الحديد، ج 2، ص 19. براى اطلاع بيشتر از موضوع آتش زدن در خانه حضرت زهرا(عليها السلام) و اسناد آن به كتاب «آتش به خانه وحى» رجوع شود.

61) صحيح بخارى، كتاب خمس، حديث 2، نيز باب غزوه خيبر و كتاب فرائض; صحيح ترمذى، ج 1، باب ما جاء من تركة رسول الله; مستدرك حاكم، ج 3، ص 153; ميران الاعتدال، ج 2، ص 72; كنز العمال، ج 6، ص 219 و...

62) فدك نام قطعه زمينى بود كه بين مدينه و خيبر واقع شده و ملك پيامبر بود كه آن را به دخترش حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام) بخشيد.

63) هيثمى در مجمع، ج 9، ص 39; نيز الامامة والسياسة و شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد.

64) بالغ بر بيست نص از طريق اهل سنت روايت شده كه پيامبر اسامى ائمه دوازده گانه را ذكر نموده است، از جمله در كتابهاى فرائد السمطين; تذكره ابن جوزى، ص 379; ينابيع المودة، ص 442; اربعين حافظ ابومحمد بن ابى الفوارس; مقتل الحسين ابى المؤيد; منهاج الفاضلين، ص 239، درر السمطين و...

65) اكنون كه سال 1422 است، عمر آن حضرت به هزار و صد و شصت و هفت سال رسيده است.   

66) سوره عنكبوت: آيه 14.

 

راهی به سوی حقیقت شیعه یا سنی...
ما را در سایت راهی به سوی حقیقت شیعه یا سنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hossein hosseinfar بازدید : 293 تاريخ : دوشنبه 12 اسفند 1392 ساعت: 15:30